تصور کنید که شما بنیانگذار یک استارت آپ هستید که آنطور که انتظار داشتید موفق نبوده است.
شما در فکر انجام آخرین فشار برای تولید محصول خود هستید، اما برای انجام این کار به مقداری بودجه اضافی نیاز دارید. یک سری معاملات شکست خورده است و شما تحت استرس شدید قرار دارید. اکنون شما در حال مذاکره با موضوعی هستید که معتقدید آخرین گزینه باقی مانده شرکت است: وام با بهره بالا از وام دهنده با شهرت مشکوک. آیا باید شرکت خود را تعطیل کنید یا مذاکرات در مورد وام پرخطر را نهایی کنید؟
جالب است که انتخابی که در این نوع موقعیت های استرس زا انجام می دهید ممکن است به مرد یا زن بودن شما بستگی داشته باشد. ترز هیوستون از دانشگاه سیاتل در مقاله اخیر نیویورک تایمز، تحقیقات آزمایشگاهی علوم اعصاب را توصیف می کند که نشان می دهد مردان و زنان هنگام تصمیم گیری های مخاطره آمیز تحت استرس واکنش متفاوتی از خود نشان می دهند. به طور خاص، مردانی که استرس دارند، تصمیمات پرمخاطره تری نسبت به زنان استرس گرفته می گیرند.
در یک مطالعه، استفانی دی. در ابتدا هم زن و هم مرد در تصمیم گیری خوب در بازی مشکل داشتند. با نزدیک شدن به سخنرانی استرس زا، زنان شروع به تصمیم گیری بهتر کردند، در حالی که مردان شروع به ریسک بیش از حد برای امید ناچیز به یک بازده بزرگ کردند. زنان همچنین نسبت به مردان از خطر نسبی رفتار خود آگاهتر بودند.
اگر این سناریو بیش از حد باطنی به نظر می رسد، بیایید به نتایج یک مطالعه دنیای واقعی توسط Credit Suisse بپردازیم. با بررسی تقریباً 2400 شرکت در سراسر جهان از سال 2005 تا 2011، این بانک دریافت که شرکتهایی که حداقل یک زن در هیئت مدیره آنها حضور داشتند، 26 درصد از شرکتهای دارای هیئت مدیره کاملاً مرد عملکرد بهتری داشتند.
با توجه به رواج تصمیمگیریهای پرمخاطره و پراسترس در دنیای شرکتها، چنین دادههایی این سوال را مطرح میکنند که آیا شرکتهایی که زنان در آنها در موقعیتهای قدرتمند حضور ندارند، از جمله بهعنوان مذاکرهکننده، نسبت به شرکتهایی که زنان صدای قویتری دارند، در مضیقه هستند.
برخی از شرکت ها ممکن است به طور مستقیم به این شبهه پاسخ دهند. میشل کی رایان (دانشگاه اکستر) و الکس هاسلم (دانشگاه کوئینزلند) در تحقیقات خود به شواهدی دست یافتند که نشان میدهد شرکتهای در حال مبارزه بیشتر از شرکتهای سالمتر، زنان را به هیئت مدیره خود اضافه میکنند.
رایان و هاسلم در مقالهای در بیبیسی نیوز مینویسند: «در زمان رکود مالی عمومی، شرکتهایی که یک زن را به هیئت مدیره خود منصوب کردند، در پنج ماه قبل از انتصاب، عملکرد ضعیفتری را نسبت به شرکتهایی که فقط مردان را انتخاب کردند، تجربه کردند.» به نظر میرسد که پس از شکستن سقف شیشهای، مدیران زن بیشتر از مردان خود را بر روی یک «صخره شیشهای» میبینند - به گفته محققان، یک موقعیت رهبری پرخطر یا مخاطرهآمیز.
در نگاه اول، به نظر می رسد چنین انتصاب هایی گامی به سوی تنوع جنسیتی بیشتر در رهبری شرکت باشد. اما در نظر بگیرید که سازمانهایی که در حال مبارزه هستند کمتر از سازمانهای سالمتر موفق میشوند - و رهبران آنها رایجترین هدف سرزنش خواهند بود. در نتیجه، رهبران زن در شرکتهای در حال مبارزه احتمالاً نسبت به مردانی که در موقعیتهای مشابه در شرکتهای با وضعیت بهتری قرار دارند، با انتقاد بیشتری مواجه میشوند.
برای مدیران و دیگر رهبران، یافتههای مورد بحث در اینجا به ارزش تلاش برای اصلاح حضور ناکافی زنان در ردههای بالای سازمان شما اشاره میکند و نه فقط در مواقع بحران. این تحقیق نشان می دهد که زنان به طور متوسط تصمیمات منطقی تر و کم خطرتر از همتایان مرد خود در طول مذاکرات و سایر زمینه های تصمیم گیری استرس زا می گیرند. با انجام این کار، زنان ممکن است به ایجاد سازمانهای سالمتری کمک کنند که نیاز کمتری به نوع مشاغل پاکسازی داشته باشند که اخیراً زنان برای پر کردن آنها استخدام شدهاند.
@خوشحال میشم به دیدن پست #کمک_کنید چون ممکنه برای کسی #انگیزه ایجاد کنه