خود خودم یا خود دیگران!

به نمایشگاهها که می رویم، برخوردار داشته ایم که بگویم این شبیه فلانی زده، اون یکی شبیه بهمانی زده و الی آخر که این خود خودش است یا خود دیگران؟مثال اینکه بعداز پشمک حاج عبدالله ، پشمک حاجی های دیگر هم آمد.

 این سئوال فلسفی را هم بذهن بسپاریم که : " ما در کدام جهان زندگی می کنیم "  .

وقتی به فعالیت های صورت گرفته در شهرک های صنعتی و یا استارت اپ ها نگاه می کنیم، توان راه اندازی آنها  عمدتا بعلت مهارت فنی صاحب کالا در حوزه کاری خودش می باشد که البته  به موفقیت هایی نیز نائل می شود اما زمانی که می خواهد وارد میدان اصلی رقابت شود عمدتا به قول یکی از خوبان  دچار "# توحش_تخصص " می شوند.

اما اما .. تاکنون به تعطیلی صنایع موجود در شهرکهای صنعتی و شرکتهای #توزیع و #استارت_اپ_ها  ... فکر  کرده ایم وآیا  از #فاکتور_های_داخلی  صرفا به  کمبود مالی میتوان اشاره داشت و  یا اینکه خود ضعف مالی گاهاً  معلولی از علل  دیگر است .

شاید بتوان اشاره داشت که رفتارهایی که از کسب و کارهای متفاوت در خصوص #برندسازی و #توسعه_بازار در بازار مشاهده می کنیم مصداق آن داستان فیل در تاریکی حضرت مولوی است که در اتاق تاریک فیلی نهفته بود و هرکس با حس لامسه و  برداشت خودش از آن بیانی داشت ، یکی دست به خرطوم فیل میزند و می پنداش که ناودان  است ، یکی دست به پای فیل زد و می گمارد که ستون است ،

آن یکی بر پشت او بنهاد دست

گفت خود این پیل چون تختی بدست

از نظرگه گفتشان شد مختلف

آن یکی دالش لقب داد این الف

و  الی ماشاء الله و …

داستان #برندسازی در فضای کسب و کار ایران عمدتا مشابه داستان فوق است که نداشتن یک دیدگاه و دانش روشن و هدفمند در مسیر تکامل فرزند کسب و کار خود ( برند ) ، ما را به سمت درکی  محدود و ناقص از روند مثبت دیگران می کشاند.

کوتاه بگویم :

آیا #کپی_برداری با #الگو_برداری یکی است ؟  اگر من لباس دیگری را به تن کنم ، آن یکی می شوم ؟  

در ملاحظات متعددی که با صنایع مختلف در ایران دربیش از 17 سال تجربه داشته ام ، ایشان عمدتاً دچار کپی برداری های آمیخته با تجارب ضمنی محدود میباشند که دستاوردشان:  سهم بازار محدود ، فروش تصادفی ، نبود تکرار خرید مشتریان ،  افزایش خواب موجودی انبار مواد اولیه ، نیم ساخته و ساخته شده  ، افزایش #هزینه های_سربار ، #هزینه_ظرفیت_بلا_استفاده ، سرمایه انسانی بلاتکلیف و بی انگیزه ، بی اعتبار و بدهی های سنگین به  بانکها و نتایج غیر متصور دیگر می باشد .

اما سئوال این است که  دراین فضای کسب و کار کشور ،  افراد و مراجع دارای تجربه و دانش در حوزه توسعه بازار و برندسازی ، چگونه می توانند نقش بهبود دهنده کسب و کارها را ایفاء نمایند؟

https://linkedin.com/in/mahdi-khalili

قیمت_خودرو, دادگاه لاهه